یادداشتهای یک دانشجوی فناوری اطلاعات و ارتباطات

یادداشتهای یک دانشجوی فناوری اطلاعات و ارتباطات
مطالب - مقالات - برنامه ها و پروژه های مربوط به فناوری اطلاعات و رایانه گاها علمی و اجتماعی 
قالب وبلاگ
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

لینک های مفید 2


 

+نوشته شده در شنبه بیستم تیر 1388ساعت3

عشق يک جور جوشش کور است و پیوندي از سر نابینائي
اما دوست داشتن پیوندي خود آگاه و از روي بصیرت روشن و زلال
عشق بیشتر از غريزه آب
میخورد و هرچه از غريزه سر زند بي ارزش است
و دوست داشتن از روح طلوع میکند و تا هرجا که
يک روح ارتفاع دارد دوست داشتن نیز همگام با آن اوج میابد
عشق در قالب دلها در شکل ها و رنگ هاي تقريبا مشابهي متجلي میشود و
داراي صفات و حالت
و مظاهر مشترکي است
اما دوست داشتن در هر روحي جلوه خاص خويش دارد و از روح رنگ
میگیرد و چون روح ها برخلف غريزه ها هر کدام رنگي و ارتفاعي و بعدي و
طعمي و عطري ويژه
خويش دارد ، مي توان گفت که به شماره هر روحي ، دوست داشتني هست
عشق با شناسنامه بي ارتبات نیست و گذر فصل ها و عبور سالها بر آن اثر میگذارد
اما دوست داشتن در وراي سن و زمان و مزاج زندگي میکند و
بر آشیانه بلندش روز و روزگار را دستي نیست
عشق در هر رنگي و سطحي ، با زيبائي محسوس ، در نهان يا آشکار ، رابطه دارد
چنانکه "شوپنهاور" میگويد :شما بیست سال بر سن معشوقتان بیفزائید ،
.آنگاه تاثیر مستقیم آنرا بر روياحساستان مطالعه کنید
اما دوست داشتن چنان در روح غرق است و گیج و جذب زيبائي هاي روح
که زيبائي هاي محسوسرا به گونه اي ديگر میبیند
عشق طوفاني و متلطم و بوقلمون صفت است ، اما دوست داشتن آرام
و استوار و پروقار و سرشار از نجابت
عشق با دوري و نزديکي در نوسان است
، اگر دوري به طول بینجامد ضعیف میشود
اگر تماس دوام يابد به ابتذال میکشد
و تنها با بیم و امید و تزلزل و اضطراب و )ديدار و پرهیز (، زنده و نیرومند میماند .
عشق جوششي يکجانبه است ، به معشوق نمي انديشد که کیست
يک خود جوشي ذاتي است ، و از اين رو همیشه اشتباه میکند
در انتخاب به سختي میلغزد و يا همواره
يکجانبه میماند و گاه میان دو بیگانه ناهماهنگ ، عشقي جرقه میزند
و چون در تاريکي است ويکديگر را نمیبینند ، پس از انفجار اين صاعقه است
که در پرتو روشنائي آن چهره يکديگر را میتوانند
ديد و در اينجاست که گاه پس از جرقه زدن عشق عاشق و معشوق
که در چهره هم مینگرند
احساس میکنند هم را نمیشناسند و بیگانگي و نا آشنائي
پس از عشق – که درد کوچکي نیست– فراوان است

اما دوست داشتن در روشنائي ريشه میبندد

و در زير نور سبز میشود و رشد میکند
و از اين روست که همواره پس از آشنائي پديد میايد . و در حقیقت
در آغاز دو روح خطوط آشنائي را در سیما و نگاه
يکديگر میخوانند ، و پس از آشنا شدن است که خودماني میشوند
- دو روح ، نه دو نفر که ممکن است دو نفر با هم در عین رو در بايستي ها
احساس خودماني بودن کنند و اين حالت به
قدري ظريف و فرار است که به سادگي از زير دست احساس و فهم میگريزد - و سپس
طعم خويشاوندي و بوي خويشاوندي و گرماي خويشاوندي
از سخن و رفتار و کلم يکديگر احساس
میشود و از اين منزل است که ناگهان ، خود بخود ، دو همسفر به چشم میبینند
که به پهندشت بیکرانه مهرباني رسیده اند و آسمان صاف و بي لک دوست داشتن
بر بالي سرشان خیمه گسترده است و افقهاي روشن و
پاک و صمیمي )) ايمان(( در برابرشان باز میشود و نسیمي نرم و لطیف -
همچون روح يک معبد متروک که در محراب پنهاني آن ، خیال راهبي بزرگ
نقش بر زمین شده و زمزمه درد آلود نیايش مناره تنها و غريب آنرا
به لرزه در میاورد – هر لحظه پیام الهان هاي تازه
آسمانهاي ديگر و سرزمین هاي ديگر و عطر گلهاي مرموز
وجانبخش بوستانهاي ديگر را به همراه
دارد و خود را ، به مهر و عشوه اي بازيگر و شیرين و شوخ ، هر لحظه ، بر سر
و روي ايندو میزند
عشق جنون است و جنون چیزي جز خرابي و
پريشاني ))فهمیدن(( و ))انديشیدن(( نیست . اما
دوست داشتن در اوج معراجش از سرحد عقل فراتر میرود
و فهمیدن و انديشیدن را نیز از زمین
میکند و با خود به قله بلند اشراق میبرد
عشق زيبائي هاي دلخواه را در معشوق میافريند و
دوست داشتن زيبائي هاي دلخواه را در دوست
میبیند و میابد
عشق يک فريب بزرگ و قوي است و دوست داشتن يک صداقت
راستین و صمیمي ، بي انتها و مطلق
عشق در دريا غرق شدن است و دوست داشتن در دريا شنا کردن
عشق بینائي را میگیرد و دوست داشتن میدهد
عشق خشن است و شديد و در عین حال ناپايدار و نامطمئن و
دوست داشتن لطیف است و نرم و
در عین حال پايدار و سرشار از اطمینان
عشق همواره با اشک آلوده است و دوست داشتن سراپا يقین است
و شک ناپذير
از عشق هرچه بیشتر میشنويم سیرابتر میشويم و
از دوست داشتن هر چه بیشتر ، تشنه تر
عشق هرچه ديرتر میپايد کهنه تر میشود و دوست داشتن نو تر
عشق نیروئیست در عاشق ، که او را به معشوق میکشاند ؛ دوست داشتن
جاذبه ايست دردوست ، که دوست را به دوست میبرد
عشق تملک معشوق است و دوست داشتن تشنگي محو
شدن در دوست
عشق معشوق را مجهول و گمنام میخواهد تا در انحصار او بماند ، زيرا عشق
جلوه اي از خود خواهي يا روح تاجرانه يا جانورانه آدمیست ، و چون
خود به بدي خود آگاه است ، آنرا در ديگري که
میبیند ؛ از او بیزار میشود و کینه برمیگیرد . اما دوست داشتن ، دوست را
محبوب و عزيز میخواهد و میخواهد که همه دلها آنچه را او از دوست در
خود دارد ، داشته باشند
که دوست داشتن جلوه اي
از روح خدائي و فطرت اهورائي آدمیست و چون خود به
قداست ماورائي خود بیناست ، آنرا در
ديگري که میبیند ، ديگري را نیز دوست میدارد
و با خود آشنا و خويشاوند میابد
در عشق رقیب منفور است و در دوست داشتن است که )) هواداران
کويش را چو جان خويشتن
دارند (( که حصد شاخصه عشق است
چه ، عشق معشوق را طعمه خويش میبیند و همواره در
اضطراب است که ديگري از چنگش بربايد و اگر ربود ، با هردو
دشمني میورزد و معشوق نیز منفورمیگردد و
دوست داشتن ايمان است و ايمان يک روح مطلق است
يک ابديت بي مرز است ، از
جنس اين عالم نیست
عشق ريسمان طبیعي است و سرکشان را به بند خويش در میاورد
تا آنچه آنان ، بخود از طبیعت
گرفته اند بدو باز پس دهند و آنچه را مرگ میستاند
به حیله عشق ، بر جاي نهند ، که عشق تاوان ده مرگ است و
دوست داشتن عشقي است که انسان ، دور از چشم طبیعت ، خود میافريند
خود بدان میرسد ، خود آنرا ))انتخاب(( میکند
عشق اسارت در دام غريزه است و دوست داشتن آزادي از جبر مزاج
عشق مامور تن است و دوست داشتن پیغمبر روح
عشق يک )) اغفال ((
بزرگ و نیرومند است تا انسان به زندگي مشغول گردد و
به روزمرگي – که طبیعت سخت آنرا
دوست میدارد – سر گرم شود
و دوست داشتن زاده وحشت از غربت است و خود آگاهي ترس آور
آدمي در اين بیگانه بازار زشت و بیهوده
عشق لذت جستن است و دوست داشتن پناه جستن
عشق غذاخوردن يک حريص گرسنه است
و دوست داشتن همزباني در سرزمین بیگانه يافتن است.
 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ جمعه 23 / 9 / 1390برچسب:کدامیک برتر است؟ دوست داشتن یا عشق,, ] [ 20:2 ] [ کاوه حق پناه ]
.: Weblog By KMF :.

درباره وبلاگ

این وبلاگ صرفا جهت علاقمندان به فناوری اطلاعات و رایانه و انجام امور مربوط به دروس و پروژه ها میباشد. (البته شایدم یکمی بیشتر). البته ناگفته نمونه که علاوه بر مطالب عنوان شده ، مطالبی نیز در باب اجتماعی و فرهنگی و هنری و گاها نیمه 30یا30 که پیگرد نداشته باشه :) جهت اطلاع و آگاهی شما عزیزان گذاشته شده. همه مطالب متعلق به بنده نبوده و بعضآ توسط ساير دوستان و اون دسته عزیزانیه که مطالبشون موجوده و نتونستم منبعش رو پیدا کنم، ارائه ميشه. شما نيز چنانچه تمايل به ارسال مطلبی داشته باشيد،با كمال مسرت آنرا با نام خودتان در وبلاگ منتشر ميكنم. تاریخ تاسیس: 20 مهر 1390 ارادتمند شما: کاوه حق پناه
موضوعات وب
1 لینک های مفید
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

امکانات وب
Online User